سلسلهگفتارهای جنبههای اخلاقی مربوط به فضای مجازی (بخش سوم) / فایدهگرایی و وظیفه گرایی
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۳۰۶۲۷
امیرعباس رکنی، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشگاه علوم قضایی
بدیهی است که اخلاق وب باید در درجه اول ماهیت رفتاری داشته باشد. وظیفه آن این است که بهعنوان ابزاری برای تصمیمگیری در شرایط سخت اخلاقی عمل کند.
اخلاق وب باید در درجه اول ماهیت رفتاری داشته باشد.
با این حال، تا زمانی که اخلاق وب تنها بهعنوان یکی از مکانیسمهای خودتنظیمی هنجاری اینترنت، مبتنی بر اخلاقِ خودانگیختهی فضای مجازی[1] در نظر گرفته شود، فاقد مقیاسی قاطع[2] برای ارزیابی این رفتار و درنتیجه تغییر آن است؛ بنابراین، اخلاق وب نیازمند یک توجیه فلسفی و نظری با استفاده از روششناسی اخلاقی سنتی است که باید به آن کمک کند تا از ذهنیت گرایی جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخلاق وب نیازمند یک توجیه فلسفی و نظری با استفاده از روششناسی اخلاقی سنتی است.
درعینحال، دو اصل متداول در ساخت استدلال اخلاقی، یعنی اصول فایده گرایانه و ریشهشناختی[3]، در تحلیل ارتباطات اینترنتی با مشکلات بزرگی روبرو میشوند.
بنابراین، همانطور که میدانیم، نظریههای اخلاقی فایده گرایانه بر امکانپذیری عملی رفتار در جهت دستیابی به خیر اجتماعی تمرکز میکنند و اعمالی را که بیشترین سود را برای بیشترین افراد به ارمغان میآورد، توجیه اخلاقی میکنند.
دو اصل متداول در ساخت استدلال اخلاقی، یعنی اصول فایده گرایانه و ریشهشناختی، در تحلیل ارتباطات اینترنتی با مشکلات بزرگی روبرو میشوند.
بااینوجود، بهعنوان یک قاعده، هر اقدامی دارای پیامدهای مثبت و منفی است که پیشبینی بسیاری از آنها از قبل غیرممکن است (و حتی غیرممکن است که بتوان آنها را ارزیابی کرد). بیطرف ماندن در تعیین اینکه کدام منافع باید به خطر بیفتد، حتی دشوارتر است. اگر چنین باشد، اجرای «اصل حداکثر منفعت»[4] که مبنای سودگرایی[5] است، بهعنوان معیار ارزشیابی اخلاقی، نتایج بسیار تقریبی و غیرقابلاعتمادی را به دست میدهد، به این معنی که نمیتواند ادعای عینی داشته باشد.
نظریههای اخلاقی فایده گرایانه بر امکانپذیری عملی رفتار در جهت دستیابی به خیر اجتماعی تمرکز میکنند.
در فضای مجازی، ذهنیت گرایی[6] رویکرد فایده گرایانه حادی است. پیچیدگی محیط اطلاعاتیِ در حال تغییر، اغلب پیشبینی میزان پیامدهای فوری و دورِ یک عمل فردی را غیرممکن میکند و ماهیت مجازی این عمل، حداقل بهصورت ذهنی، وضعیت اخلاقی آن را تغییر میدهد. این مسئله به دلیل آن است که افراد در تعامل در یک محیط مجازی تمایل دارند فقط آن دسته از اقداماتی را غیراخلاقی در نظر بگیرند که بر اشیاء فیزیکی و محسوس تأثیر میگذارند و به نتیجهای منجر میشوند که بهراحتی قابلمشاهده است.
افراد در تعامل در یک محیط مجازی تمایل دارند فقط آن دسته از اقداماتی را غیراخلاقی در نظر بگیرند که بر اشیاء فیزیکی و محسوس تأثیر میگذارند.
بااینحال، ماهیت غیرمادی اطلاعات، این احساس گمراهکننده را ایجاد میکند که همهچیزهایی که در فضای اطلاعاتی اتفاق میافتد، گویی برای «سرگرمی» اتفاق میافتد، بدون اینکه هیچ تأثیری بر واقعیت داشته باشد. بهاینترتیب، عمل در فضای مجازی، بهطور ذهنی، متفاوت از همان عمل در دنیای «واقعی» درک میشود و ازاینرو یک فرد اغلب نمیتواند بهاندازه کافی پیامدهای اعمال خود را ارزیابی کند.
علاوه بر این، بسیاری از اقدامات انجامشده در فضای مجازی در واقع هیچ اثر مشهودی ایجاد نمیکند و موجب میشود افراد نهتنها مجازات نشوند، بلکه اغلب حتی موردتوجه هم قرار نگیرند، یعنی از این نظر پیامدی مصون ماندهاند، درحالیکه در عوض میلیونها کاربر بدون آمادگی را تحت تأثیر قرار داده و همچنان تحت تأثیر قرار میدهند، از کودک ساده و بیگناه گرفته تا بزرگسالان که اهداف بسیار خاصی دارند؛
عمل در فضای مجازی، بهطور ذهنی، متفاوت از همان عمل در دنیای «واقعی» درک میشود.
بنابراین، استفاده از رویکرد ارزیابی اقدامات نتایج یک عمل و ارزیابی نکردن انگیزههای آن عمل، معنای خود را از دست میدهد و در واقع هیچ اثر قابلمشاهدهای ایجاد نمیکند که به افراد بدخواه اجازه میدهد نهتنها بدون مجازات بمانند، بلکه اغلب حتی به لحاظ پیامدهای اعمال خود نیز در یادها نمیمانند، انگار که وجود ندارند.
نظریههای علم وظایف اخلاقی، اهمیت ویژهای برای قواعد رسمی جهانی تعامل قائل هستند.
برخلاف نظریههای فایده گرا، نظریههای علم وظایف اخلاقی[7]، اهمیت ویژهای برای قواعد رسمی جهانی تعامل، صرفنظر از نتیجه انطباق آنها در یک موقعیت خاص، قائل هستند. این قواعد که در قالب قوانین اخلاقی جهانی تعریفشدهاند (که معروفترین آنها «قاعده طلایی اخلاق»[8] و «امر قطعی»[9] هستند)، بهعنوان پیشنیاز برای ظهور نسخههای خاص زیربنای اخلاق هنجاری عمل میکنند. ماهیت مطلق الزامات اخلاقی ارائهشده توسط نظریههای علم وظایف اخلاقی که بر عدم پذیرش انحراف از الزامات اخلاقی اصرار میورزند، گاهی اوقات با سختگیری همراه است و با عمل واقعی تعامل بین ذهنی که معمولاً یک امر عقلانی و - در اینترنت - است، در تضاد است. از سوی دیگر، رویکرد علم وظایف اخلاقی باید بتواند به معیارهای اخلاقی، ماهیتی جهانی و الزامآور بدهد.
چهار نکته از اخلاق اطلاعاتی بهعنوان گامهای بنیادین علم وظایف اخلاقی حاکم بر حوزه ارتباطات مجازی در نظر گرفته میشود: اصل حریم خصوصی، اصل دسترسی؛ اصل مصونیت مالکیت خصوصی و اصل صحت اطلاعات.[10]
چهار نکته از اخلاق اطلاعاتی بهعنوان گامهای بنیادین علم وظایف اخلاقی در نظر گرفته میشود: اصل حریم خصوصی، اصل دسترسی؛ اصل مصونیت مالکیت خصوصی و اصل صحت اطلاعات.
همانطور که میتوان استنباط کرد، موارد فوق اصول ترجیحی لیبرالیسم هستند (حداقل سه اصل اول) و کاملاً با روح ایدئولوژیک وب سازگار هستند. علاوه بر این، رویکردی در اخلاق وب رایج شده است که احترام به حقوق بشر را بهعنوان اصلیترین اصل وظایفِ اخلاقیِ ارتباطاتِ مجازی میداند. این حقوق اخلاقیِ سلب ناپذیر به این دلیل وجود دارند که انسان موجودی باهوش و شایسته احترام است و نشاندهنده ارزش ذاتی او است و شکل دیگری از مقولهای است که میگوید انسان بهخودیخود یک هدف است. حقوق بشر مهمترین الگوهای رفتاری را که باید در رابطه با انسانها اعمال شود، ثبت میکند. حقوق اساسی اخلاقی مربوط به حوزه اطلاعات شامل حق دریافت اطلاعات، حق ابراز عقیده و حق حفظ حریم خصوصی[11] است.
حقوق اساسی اخلاقی مربوط به حوزه اطلاعات شامل حق دریافت اطلاعات، حق ابراز عقیده و حق حفظ حریم خصوصی است.
درعینحال، در فرآیند ارتباطات مجازی، موقعیتهایی که در آن حقوق و تعهدات اخلاقی مختلف با هم تضاد پیدا میکنند، غیرمعمول نیست. مثلاً بین آزادی بیان و تمایل به حمایت از اخلاق خردسالان، بین مصونیت زندگی خصوصی و حق امنیت جامعه؛ بین حق مالکیت خصوصی و اصل دسترسی به اطلاعات و غیره تناقض وجود دارد.
بین آزادی بیان و تمایل به حمایت از اخلاق خردسالان، بین مصونیت زندگی خصوصی و حق امنیت جامعه؛ بین حق مالکیت خصوصی و اصل دسترسی به اطلاعات و غیره تناقض وجود دارد.
در اینجا ظریفترین دوراهیهای اخلاقی مطرح میشود، بنابراین نشان میدهد که اخلاق وب را نمیتوان به مجموعهای از چند قواعد جهانی که در هر موقعیتی قابلاعمال است تقلیل داد. بلکه اخلاق وب شامل قوانین متناقضی است که باید با هم هماهنگ و متعادل شوند. این تناقضات امکانپذیری یک رویکرد کاملاً ریشهشناختی را که چیزی در مورد تضاد تعهدات اخلاقی بیان نمیکند، تضعیف میکند.
مفهوم مکتب آلمانی «اخلاق گفتمان»[12] برای غلبه بر کاستیهای دو رویکرد قبلی فراخوانده شده است. اخلاق گفتمانی از یکسو قواعد رسمی جهانی را وضع میکند که به برکت آن قواعد اخلاقی قابلاثبات است.
اخلاق وب را نمیتوان به مجموعهای از چند قواعد جهانی که در هر موقعیتی قابلاعمال است تقلیل داد.
این امر مستلزم آن است که عواقب احتمالی معرفی چنین قواعدی را در نظر بگیرد تا بتوان شکاف بین اخلاق از منظر علم وظایف اخلاقی و اخلاق پیامدی را پر کرده و درنتیجه اصل وظیفه را با اصل مسئولیت ترکیب کند. درعینحال، اصل راهنمای اخلاق گفتمانی، رضایت عقلانی، بهطور ضمنی فرض میکند که هر فردی که برای دستیابی به درک متقابل وارد ارتباط میشود، نمیتواند همان حقوقی را که ادعا میکند به دیگر ارتباطدهندهها اعطا نکند، در نتیجه همه افراد را برابر به رسمیت میشناسد.
اخلاق وب شامل قوانین متناقضی است که باید با هم هماهنگ و متعادل شوند.
به همین دلیل، اختلافات ذینفعان باید منحصراً به روش استدلالی رفع شود. از این نظر، اخلاق گفتمانی این امکان را فراهم میکند که نهتنها روش دستیابی به توافق در مورد مسائل اخلاقی را توصیف کند، بلکه به استخراج معیارهای عدالت و برابری جهانی نیز بپردازد و فقط بهعنوان قواعد رفتاری صرف نباشد.
ماهیت اساساً گفتوگومحور اخلاق گفتمان، آن را برای تحلیل اخلاقی و فلسفی فرآیندهای ارتباطی مدرن (ازجمله فرآیندهایی که رایانهها در آن واسطه میشوند) مناسبتر میسازد، زیرا از یکسو میتوان از اصل بنیادین آن برای توصیف «وضعیت ارتباط ایده آل» استفاده کرد؛ بنابراین یک معیار اخلاقی ایجاد میکند که هر گفتمان عملی باید به آن گرایش داشته باشد.
اخلاق گفتمانی را میتوان بهعنوان یک ابزار جهانی ارتباط در نظر گرفت که میتواند برای افرادی که در موقعیت تضاد منافع در تعامل هستند اعمال شود.
از سوی دیگر، خود معیاری برای ارزیابی اخلاقی این گفتمان است. به لطف این مکتب، اخلاق گفتمانی را میتوان بهعنوان یک ابزار جهانی ارتباط در نظر گرفت که میتواند (و باید) برای همه افرادی که در موقعیت تضاد منافع در تعامل هستند، صرفنظر از محیطی که تعامل آنها در آن صورت میگیرد، اعمال شود؛ بنابراین، اخلاق گفتمانی نهتنها بهعنوان ابزاری برای تبیین و تأیید قواعد اخلاقی، بلکه ابزاری برای توجیه و مشروعیت بخشیدن به آنها در جامعه اطلاعاتی است.
پیوند منبع
[1] the spontaneously formed ethos of cyberspace
[2] critical scale
[3] deontological
[4] principle of maximum benefit
[5] utilitarianism
[6] subjectivity
[7] deontology
[8] golden rule of ethics
[9] categorical imperative
[10] Principle of privacy; the principle of accessibility; the principle of inviolability of private property, and the principle of information accuracy.
[11] the right to receive information, the right to express one’s opinion and the right to privacy
[12]discourse ethics
منبع اولیه: امیرعباس رکنی، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشگاه علوم قضایی
منبع ثانویه: وبگاه پژوهشگاه مجازی
ادامه دارد...
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.
منبع: فارس
کلیدواژه: سواد رسانه ای اخلاق در فضای مجازی مقررات اخلاقی ارتباطات مجازی نظریه های اخلاقی فایده گرایی وظیفه گرایی اخلاق اطلاعاتی مالکیت خصوصی و اصل اخلاق گفتمانی فضای مجازی اخلاق گفتمان عنوان یک اصل دسترسی حریم خصوصی نه تنها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۳۰۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشنهاد بیسابقه و عجیب در فضای مجازی برای مهاجران افغان در ایران! | تصویر
یک پیج افغان نوشت: وسعت ایران 187 میلیون هکتار است. یک میلیون هکتار شهرها و روستاها، جاده ها و اماکن. 14 میلیون میلیون هکتار زمین های کشاورزی و بیش از 150 میلیون هکتار منابع طبیعی است. اگر فقط 300هزار هکتار از این منابع آزاد شده و در اختیار 15 میلیون مهاجر قرار گیرد بسیاری از مشکلات زندگی افاغنه حل خواهد شد./ایران تایمز